بنده کاملا توجيه شده ام

ديروز يک تعهد کتبي دادم با اين مزمون:
اينجانب ... مسول شرکت... توسط رييس انتظامات مجتمع صنعتي... کاملا توجيه گشتم که از اين پس پرسنل خانم اين شرکت در ساعت مقرر تردد نمايند .
وقتي امضا کردم گفتم: ولي حاجي من هنوز خوب توجيه نشدم چشمتون روز بد نبينه سه ساعت تمام بنده توجيه شدم وهنوز به دليل توجيه کامل مثل سگ پاچه مي گيرم .

دل کوچولو


آرينا ميگه : مي دوني از کجا فهميدم دلم تنگ شده بود؟


چون از چشام آب در ميومد

کم آوردم


فاصله فاصله است , چه فرقي داره که چقدر باشه هرکارش کني بازم جون به لب ميکنه آدمو



چشم به راه


امروز مهمون دارم

کاش زود تر بيان

زندگي

حدود 30 سال داشت. از وقتي همسرش در زندان به خاطر اعتياد ايدز گرفته بود فهميده بود که به اچ آي وي مبتلاست. وقتي از همسر معتادش مي گفت و اينکه روز هاي آخر بخشيده بودش و تا آخر هم او بود که کنارش مانده بود.واقعا برام عجيب بود از اين همه گذشت و نگاه پر انرژي به زندگي اونهم چنين زندگي که به وسيله حماقت کسي ديگه (يک معتاد) هم خودت و هم فرزند هشت ساله ات را رو به خاموشي ببيني واز همه جالب تر اينکه زندگي مشترک جديدي را با يک بيمار اچ آي وي شروع کرده بود.

پاييز




پاييز بي بارون (ارنگه)86

دل آرام علي


بازداشت شد...


باوثيقه آزاد شد ...



دادگاهش تشکيل شد ...



محکوم شد ...



...



به جاي سه نقطه مي توان نامهاي زيادي را به خاطر آورد

واين آخري با دلارام علي جاهاي خالي را مي توان پر کرد

قیصر امین پور هم رفت

چرا عاقلان را نصيحت كنيم؟
بياييد از عشق صحبت كنيم
تمام عبادات ما عادت است
به بي‌عادتي كاش عادت كنيم
چه اشكال دارد پس از هر نماز
دو ركعت گلي را عبادت كنيم؟
به هنگام نيّت براي نماز
به آلاله‌ها قصد قربت كنيم
چه اشكال دارد كه در هر قنوت
دمي بشنو از ني حكايت كنيم؟
چه اشكال دارد در آيينه‌ها
جمال خدا را زيارت كنيم؟
مگر موج دريا ز دريا جداست
چرا بر «يكي» حكم «كثرت» كنيم؟
پراكندگي حاصل كثرت است
بياييد تمرين وحدت كنيم
«وجود» تو چون عين «ماهيت» است
چرا باز بحث «اصالت» كنيم؟
اگر عشق خود علت اصلي است
چرا بحث «معلول» و «علت» كنيم؟
بيا جيب احساس و انديشه را
پر از نقل مهر و محبت كنيم
پر از گلشن راز، از عقل سرخ
پر از كيمياي سعادت كنيم
بياييد تا عينِ عين القضات
ميان دل و دين قضاوت كنيم
اگر سنت اوست نوآوري
نگاهي هم از نو به سنت كنيم
مگو كهنه شد رسم عهد الست
بياييد تجديد بيعت كنيم
برادر چه شد رسم اخوانيه؟
بيا ياد عهد اخوت كنيم
بگو قافيه سست يا نادرست
همين بس كه ما ساده صحبت كنيم
خدايا دلي آفتابي بده
كه از باغ گل‌ها حمايت كنيم
رعايت كن آن عاشقي را كه گفت:
«بيا عاشقي را رعايت كنيم»
قیصر امین پور

من دارم مي رم خونه تا شنبه

آسوده بخواب که ما بیداریم

دیروز که می آمدم با سه نفر همسفر بودم.بزرگترینشان 22 سالش بود وگچکار بود.دومی دانشجوی نفت بودو سومی سرباز . اول برای اینکه توی کوپه سیگار بکشند اجازه گرفتن.نیم ساعت بعد اطلاعات کاملی از انواع مواد مخدر پیدا کردم.مثلا کراک از هزار تومان تا سه هزار تومان شیشه سوتی شش هزار تومان به بالاست حشیش ...الی آخر. طریقه مصرف هرکدام هم با جزئیات یاد گرفتم . چنان راحت هر سه نفرشان از تجربیات خودشان می گفتند که چشام چهار تا شده بود. همسفر سربازم در راهنمایی و رانندگی خدمت می کرد و از رشوه گرفتنهای خودش و جناب سروان بالا دستش و ... تعریف می کرد.
دانشجوی گرامی هم از دخترای فراری و شیشه و کراک .گچکار عزیز هم تجربیتش را به دانشجوی گرامی منتقل می کرد من هم عین احمق ها نگاه می کردم.
پ.ن: تو فکر اینم که اگر این دوتا دیوونه به جون هم بیافتن و جنگی بشه چه جوانان با حالی داریم برای دفاع از مام میهن!

قله نزدیکه

می خواست براش اس ام اس بزنه که خسته است خیلی خسته ولی یادش افتاد که نباید ناله کنه چون اونم خسته بود خسته تر از خودش.یاد حرف رسول افتاد وقتی رفته بودن کوه پای مصنوعی اش و که در آورد می خندید می گفت:من و مهدی هرچی نداشته باشیم رومون زیاده می رسیم به قله
رسول راست میگفت: "پررو " بود پرروتر از زندگی

این رفیق اصفهونی بسیار عزیزاز من برای تمام بازیها دعوت کرده.اولا:برادر من یه عمر ما داریم بازی می کنیم بی دعوت و با دعوت.دوما این دوتا بازی که گفتی اولیش برای من ممکن نیست چون وبلاگ قبلی دلیت شدو به فنا رفت مطالب قبلی رو هم 10 درصدشون و را دارم که وارد این یکی وبلاگ کردم.اما بازی دوم:صدا و سیمای قدیم و رسانه ملی جدید به نظر بنده حقیرنتنها عیب و ایرادی نداره بلکه واقعا عالیه و باب دندون سلیقه ونظر خودمونه.چون این زبون بسته برای ما ملت غیور وآگاه 24 ساعت زحمت می کشه .اینکه بگیم کسی ناراضیه بی انصافیه چون کمتر کسی از خیر برنامه های آب دوغ خیاری که می سازه میگذره. من نمی دونم از فیلم و سریالهای خوب و بدون سانسورش باید تعریف کنم یا از مجریهای با شعور و آگاه و تحصیل کردش که خدمتی به شعر و ادبیات این سرزمین پرگهر می کنند که حافظ ببیند و سعدی حالشو ببره و فردوسی اون دنیا سینه صاف کنه و فخر بفروشه به اعراب که: بسی رنج برد (رسانه ملی) در این سال سی دهن همه سرویس شد بدین پارسی
اما خارج از شوخی همه بد نیستن من واقعا این آقای اینانلو را دوست دارم یک کارشناس خبره و یک ایرانی دوست داشتنی است

پاییز

امسال دلم برای پاییز تنگ شده .اینجا هم انگار فصل و ماه نداره. نه به پارسال که سگ لرز زدم و غم باد گرفتم نه به امسال که داغ به دلم مونده یه برگ نارنجی ببینم تو هم که نیستی حداقل حرفشو با هم بزنیم

ابراهيم




ديروزکه با آرينا از مهد مي اومديم يک دفعه گفت: بابا خدا چيه؟ خدا نوره؟ خانم معمم (خانم مربي مهد) گفته خدا نوره . آره؟ گفتم: آره بابا جون.گفت: پس خدا خورشيده. شب با عجله اومد پيشم گفت :بابا خدا خورشيد نيست خدا ماهه گفتم چرا؟ گفت: چون خورشيد رفته ولي ماه هست. صبح مي گفت : بابا خدا نه خورشيده نه ماهه.تو هم نمي دووني مگه نه؟


پ.ن آرينا چهار سالشه

ايران قهرمان واليبال نوجوانان جهان شد

عجب حالي داد . بعد از مدتها کيف کرديم اونم چه کيفي " قهرماني جهان "به همه اونايي که مثل من خوشحال شدن تبريک مي گم
خبر کامل و مي تونيد اينجا ببينيد

فرار دلها


با مهرداد وبهنام کوههاي تهران رو جارو کرده بود. با علي بم بود و خاک و آجر. با هاني ساعتها در راه و با الهه بزرگ شده بود .همراه شهرام از اصفهان تا تهران خوانده بود آن هم با صداي بلند. با رامين گريه کرده بود بخاطر مرگ مادر رامين . وحيد دروازه بانشون بود شبهاي يکشنبه و چهار شنبه. حالا هر کدام يه گوشه دنيا وتنها.خوب که فکر مي کرد فرار مغزها نبود فرار دلها بود.

دلش براي همه تنگ شده بود
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes